میوه دلمان،حسین جان میوه دلمان،حسین جان ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

دردانه عزیزمان نذر دردانه فاطمه (س)

یا کاشف الکرب

شیرت حلال عباس   بازوبند حیدری‏اش را بر دستش ببند. اسپند بر آتش بریز تا دودش، چشم‏های حسودان را بسوزاند و نظر بد از دو چشم شهلای بنی‏هاشمی‏اش دور کند! یادت نرود وقتی خواستی جرعه‏های شیر طیّب و مطهرت را در کام نازنینش بریزی، زیر لب، ذکر «لا حول و لا قوه الا بااللّه‏ العلی العظیم» را بگویی. نه یکبار، بلکه بارها آن را به تعداد حروف ابجد نامش ختم کن. تا خداوند هم تو را در نگهداری از او، حول و قوه‏ای اکبر، عطا کند و هم از قوت و رشادت و جبروت خویش، در رزق کودکت ببخشد تا آنچه حیدر کرّار علیه‏السلام از تو خواسته، برآورده شود. هنوز شیرینی خاطره تزویجت با حضرت امیر علیه&r...
13 تير 1392

سخته....

سخته آدم  هم از غریبه بخوره... هم از خودی...... گاهی غریبه ها چقدر نزدیک و مهربانند...امان از نقاب مهربانی خودی... دلم پر است... آنقدر که اضافه اش از چشمانم میچکد.... من از افسردگی بعد از زایمان میترسم... و به شدت به خودم نزدیک میبینمش........ گاهی زندگی در یک جزیره دور افتاده به دور از هیاهو و انتظارات هر بنی بشری چقدر میچسبد.... اگر کسی آدرس وبلاگ یا ایمیل خدا را پیدا کرد،مرا هم خبر کند... در دنیای واقعی پیامهایم به خدا نمیرسد.... شاید در دنیای مجازی....... من خسته ام از همه ی آدم هایی که فقط به فکر خودشان هستند.... من از اینکه به واسطه ی کمی سنم در بین اطرافیان همیشه نادیده گرفته شدم خسته ام... خسته ام از اینک...
13 تير 1392
1